شازده کوچولوی مامان
دوریم برا همه سخت بوده ، میدونم میدونم
ای چه میشه کرد ، این شازده کوچولو توی این مدت مامانشو خیلییییییییییی اذیت کرد ، چشمتون روز بد نبینه این فروردینیو همه ش توی بیمارستان و این دکتر اون دکتر بودم از بس این شازده پسر بدیه
اما خدا رو شکر الان بهترم و از اونجایی که دلم برا وبلاگم یه ریزه شده بود فوری اومدم یه سر بزنم بهشو اووووپسش کنم
.
گل پسر مامان
این روزایی که گذشت خیلی برام سخت و سنگین بود ، تمام مدتی که توی تخت بیمارستان بودم فقط به سلامتی تو فکر میکردم و نگران تو بودم ، حاضر بودم دردای بعد از جراحی رو تحمل کنم تا کوچیکترین آسیبی به تو نرسه ، حالا بماند که دیگران هم خیلی نگران حال تو بودن مخصوصأ بابایی
بابایی کلأ جوریه که به روی خودش نمیاره اما وقتی به اون اعماق دلش دسترسی پیدا کنی اون موقعس که میفهمی اوووووووووووووووووووووه چقدر احساس و محبت این پایین تلنبار شده
دلم نمیخواد باز اون روزها تکرار بشن یا حتی خاطره ش برام تداعی بشه ، نمیدونی لحظه ای که از بابایی جدا شدم و منو بردن سمت اتاق عمل چقققققققققققققققدرررر نگران تو بودم ، نگران از دست دادنت ، هر چند آقای دکتر بهم اطمینان داده بود که مشکلی برات پیش نمیاد اما واقعآ قبولش برام سخت بود ، هنوز هم برام سخته که نگران سلامتیت نباشم ، با تزریق هر دارویی هزار بار از خدا میخواستم مراقبت باشه تا برات مشکلی پیش نیاد
شازده کوچولوی من ، چند روز پیش یکی از بچه ها توی گروه واتس آپ جمله قشنگی رو نوشته بود که واقعأ آرامشبخش تموم لحظه هایی شد که نگرانت بودم
****
توپ بسکتبال توی دست من تقریبا 19 دلار می ارزه.
توپ بسکتبال توی دست مایکل جردن تقریبا 33 میلیون دلار می ارزه.
بستگی داره توی دست کی باشه.
توپ بیس بال توی دست من شاید 6 دلار بیارزه.
توپ بیس بال توی دست راجر کلمن 4.75 میلیون می ارزه.
راکت تنیس توی دست من بی استفاده است.
راکت تنیس تو دست آندره آغاسی میلیون ها می ارزه... .
بستگی داره توی دست کی باشه.
عصا توی دست من شاید بتونه فقط سگ هار رو دور کنه.
عصاتوی دست موسی (ع) دریای بزرگ رو می شکافه.
بستگی داره توی دست کی باشه.
تیر و کمون توی دست من اسباب بازی بچه گانه ایه.
تیر و کمون توی دست داوود (ع) اسلحه ای قدرتمنده.
بستگی داره توی دست کی باشه.
دو تا ماهی و پنج تیکه نون توی دست من، دو تا ساندویچ ماهی می شه.
دو تا ماهی و پنج تیکه نون توی دستای عیسی (ع) هزاران نفر رو سیر می کنه.
بستگی داره توی دست کی باشه.
همان طور که می بینی، بستگی داره توی دست کی باشه.
پس دلواپسی ها، نگرانی ها، ترس ها، امیدها، رویاها، خانواده ها، و نزدیکانت رو به دستان خدا بسپار؛
چون...
بستگی داره توی دست کی باشه.
****
اینم اون جمله ای که واقعا دل آدمو میلرزونه ، شایدم روزی خوندنش توی وبلاگ خودت دل کوچولوی تو رو بلرزونه عزیزکم
چند روزیه که مامانی برگشته سرکار و با حجم عظیمیییییییییییی از کار مواجه شده ، درسته برام سخته مدت طولانی روی صندلی نشستن اما وقتی تو با یه حرکت کوچولو ابراز وجود میکنی سختیا و خستگیهای کار از ذهنم پر میکشه و فقط و فقط به تو فکر میکنم
.
راستییییییییییییییییی اولین کادوت رو از دوست مامان گرفتی شیطونِ مامان
دو تا پستونک خوشکل و مامانی برا شازده ی خوشکل مامان ، مبارکت باشه عسلم ، دست دوست مامانی هم درد نکنه که این پستونکای خوشکل رو از اونور برات پست کرده
انقدر ذوق دارم اینا رو بذاری توی دهن کوچولوت و ملچ ملچ بخوریشون ای جوووووووووووووووووووونم حتی فکرشم لذتبخشه ، مامان قربون اون صورت کوچولوت بره
.
چند شب پیش با بابایی سر انتخاب اسمت کلی جنگ و جدال داشتیم ، آخه دلم میخواد با اسم صدات بزنم تا اینکه هی بگم قندعسلم یا گل پسرم ...... قبل از اینکه بفهمیم خدا یه دونه گل پسر خوشکل و مامانی بهمون هدیه داده ، سر اسم دخمل به توافق رسیده بودیم و اسمیو که من پیشنهاد داده بودم بابایی قبول کرده بود اما نمیفهمم چرا با اسمی که من برا گل پسرم دوست دارم انقدر لجه و از خر شیطون پیاده نمیشه ،آخرشم اون شب مامانی رو گریه بارون کرد ، منم بهش گفتم وقتی شازده م اومد میگم تلافی امشب که انقدر ناراحتم کردی یه فصل کتکت بزنه
آخه من دوست ندارم اسمتو بذارم سهراب ، همه ش یاد شاهنامه میفتم اییییییییییییییییییییی
سهراب به یه نی نی خوردنی اصن نمیاد ، از این اسم بدم میاد گل پسری ..... نمیشه بری توی خواب بابایی و منصرفش کنی؟؟؟
گل پسرکم مامانی دیگه باید بره خونه ، فقط اینو بدون عاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااشقتم