3 ماهگیت مبارک کاکل زری مامان
سلام قندعسل مامانی ، واااااااااااااااااااااااااای خدا رو شکر طلسم شکست و من موفق شدم توی روز مناسبت دار بیام اینجا و بهت تبریک بگم
حالا همگی با هم سه ماهگی ناز پریمو تبریک میگیم
سه ماهگییییییییییییییییییییییییییییییت مبارک عشقم ، هنوز باورم نمیشه وجودتو ناناس مامی، هنوز سخته باورش برامون که خدای بزرگمون یه همچین نعمتی رو بهمون بخشیده و درهای رحمتش رو توی خونه کوچیکمون باز کرده
خدایا شکـــــــــــــــــــرت
.
عسل مامی اولین یلداش رو هم سپری کرد و کلی بهش خوش گذشت ، اونشب توی خونه باباجون از این دست به اون دست میشد و براشون چشم غره میرفت خخخخخخخ ، ینی دورت بگردم که فقط کاسکو مامانی و بابایی هستی اووووووووووووووووووخ زیتون مامان
اوه راستی شب قبلش وروجک دایی مهدی هم 20 و چند روز زودتر از موعد به دنیا اومد و خیلیها رو خوشحال کرد ، بنا به خواسته زن دایی مهدی اسمش رو حسین انتخاب کردن
مامی کلی گوگولی و خوردنی و فسقلیه ، انقدر با دیدنش ذوق زده شده بودم که به کلی تو رو فراموش کردم خخخخخخ
.
اینم حسین خان ما
دایی میگفت کلافه مون کرده با شب بیداریهاش ، خخخخخ یاد تو افتادم که چقدر ما رو با شب بیداریات کلافه میکردی ، حالا خدا رو شکر یه کم بهتر شدی
مدتیه گوشاتو به شدت هر چه تموم تر با دستات میکنی و چنگ میزنی، وقتی بردیمت دکتر چند نوع پماد برات تجویز کرد و گفت یه آلرژی فصلیه و به مرور با گذشتن فصل و رشد تو کمتر میشه، امید به خدا که همینطور باشه ، حالا دوره درمان رو شروع کردم تا ببینیم چی میشه
بخاطر چنگ انداختنات مامی تنبیه ت کرده و دستکش نوزادیتو دستت میکنه خخخخخ ، الهی بگردم مامی گاهی دلم برات میسوزه
.
خخخخخخخخخخخخخخخ مامی تنبیه م کرده و دستکش دستم کرده ، بابایی داشت میرفت بیرون کلی گریه کردم و خونه رو روی سرم گذاشتم که بابایی برگشت و کلی بغل و ناز و نوازشم کرد ، اوووووووم یه همچین پسر ناناسی هستم ، تازه شم مامی جدیدآ اسممو گذاشته شارلی خخخخخ
.
خودمو زده بودم به خواب که مامی نبرتم بیرون و پیش بابایی خونه بمونم و پدر و پسری با هم گپ مردونه بزنیم ، چه خوش خوشانم شد که مامی نفهمید الکی خوافیدم
.
شب یلداس ، خونه باباجون .... کلی دوربین بود که تلق و تلق ازم عکس مینداخت ، منم کلی براشون شکلک درآوردم
.
اینم چند دقیقه پیشه ، مامی داشت میدویید بره موبایلشو بیاره ازم عکس بندازه برا امروز، دلشو نشکوندم و مث یه کاکل زری خوب خوافیدم و براش ژستیو که دوست داره گرفتم ، آره داداششششش
موقع عکس گرفتنم کلی قربون صدقه م رفت و هی قندا رو توی دلم آب کرد خخخخخخخ
.
نوبتی هم باشه نوبت خوشمزه های مامی جونمه که با وجود غر غرای شارلی جونش برا بابایی با عشق درست میکنه ، گاهی هم منو میپیچونه و هر چی زاااااااااااااااار میزنم که بغلم کنه فایده ای نداره ، دستور هر کدومشو خواستید با کله برید توی پیج اینستاگرامش
خوشمزه ن ، نرفتین از دستتون رفته ، از من گفتن بود
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
مرسی مامی جونم ، دوست دارم یه عالمه