اتفاقهای مهم زندگی مسیح مامان
سلام عشق مامان ، تازگیا اومدنم به اینجا کار حضرت فیله ، آخه نه اینکه خیــــــلی آرومی و بی قراری نمیکنی مامانم واسه همین منم خیلی وقت آزاد دارم که .... اما نه خدایی ، پسرکم گل پسره اگر دردی توی تنش نباشه آروم و عاقلی مامانی، مامان بخورتت امروز اومدم اینجا تا روزای قشنگی که برا من و بابایی قراره خاطره بشه رو برات بنویسم که به یادگار برات بمونه مامانم روز 10 مهر دومین روز تولدت بخاطر زردیت که روی 15 بود توی بیمارستان ولیعصر بستری شدی از اونجایی که مسیح مامان شر و شیطونه و توی دستگاه فتوتراپی نمیموند و بیقراری میکرد فردای اونروز با رضایت بابایی اومدیم خونه ، اونروز زردیت روی 10 اومده بود ، با خودمون فکر کردیم توی خونه با خو...
نویسنده :
ღ.مامان مهديه.ღ
19:26